امروز داغونم سرم ابریه
منو از اینجاها ببر تاکسی چی
از یارم جدا شدم قلبم زخمیه
منو از اینجاها ببر تاکسی چی
معلومه که تو هم یه روزی عاشق شدی
شاید از حال الان من خبر داری
راهمو داشتم گم میکردم الان کجام؟
منو از اینجاها ببر تاکسی چی
این اشکایی که از چشمام جاریه رو نبین
من اونو بیهوده دوست داشتم بیهوده
قبل این که این قلبم بایسته تورو خدا
منو از اینجاها ببر تاکسی چی
قبل اینکه سرمو به سنگ ها بکوبم
منو از اینجاها ببر تاکسی چی
میگفتن جدایی از عاشق بودن آسونه
کاش میدونستم ایقدر سخت بوده
من اونو چطور فراموش کنم؟
منو از اینجاها ببر تاکسی چی