نگاه میکنم هر حرکتت رو در بازی عشقی احمقانه ام
در این اقیانوس بی انتها عاشقها چیزی به نام شرم و حیا را نمیشناسند
با هر پیچش [حرکت] تو من هم میپیچم [میروم] به درون خودم
نگاه میکنم حرکت آهسته ٔات [مشابه حرکت کند در فیلم ها] را وقتی که در اطرافم راه میری و میگویی:
نفسم مال تو بگیرش اونو از من [جونمو بگیر]
نفسم مال تو بگیرش اونو از من [جونمو بگیر]
نگاه میکنم، و دوباره و دوباره نگاه میکنم و هنوز منتظر [اتفاق افتادن] عشق هستم
هیچ وقت شک نکردم که باورت [عاشقت بشم] کنم
با هر پیچش [حرکت] تو من هم میپیچم [تا رسیدن] به یک مکان پنهانی
نگاه میکنم حرکت آهسته ٔات [مشابه حرکت کند در فیلم ها] را وقتی که در اطرافم راه میری و میگویی:
عشقم, نفسم مال تو بگیرش اونو از من [جونمو بگیر]
از پشت ساعت شنی دیدمت وقتی که خواب بودی
وقتی آینه سقوط کرد صدات کردم و برگشتم تا بشنوم که میگی:
اگه فقط یک روز از زندگیم مانده باشد نمیترسم [از اینکه مال تو باشم]
عشق من. نفسم مال تو بگیرش اونو از من [جونمو بگیر]
نفسم مال تو بگیرش اونو از من [جونمو بگیر]
نگاه میکنم هر حرکتت رو در بازی عشقی احمقانه ام
و به این فکر میکنم که در جایی عشقی است در میان شعله ها
با هر پیچش [حرکت] تو من هم میپیچم [میروم] به درون خودم
نگاه میکنم حرکت آهسته ٔات [مشابه حرکت کند در فیلم ها] را وقتی که بر میگردی به من میگی
نفسم مال تو بگیرش اونو از من [جونمو بگیر]
عشق من. نفسم مال تو بگیرش اونو از من [جونمو بگیر]
محبوب من. نفسم مال تو بگیرش اونو از من [جونمو بگیر]
محبوبم
عشق من. نفسم مال تو بگیرش اونو از من [جونمو بگیر]