Tú y yo [Persian translation]

من و تو

من و تو عاشقای احمق و کمدین های خوبی بودیم

دو تا احمقی که با عشق بازی کردن

من و تو

زندگی رو خیلی سرسری و باهیجان گذروندیم

بدون بلد بودن پرواز، می خواستیم پرنده باشیم

خیلی کارا رو بدون فکر انجام دادیم

اگه تصمیم گرفتی برگردی

دیگه اهمیت نده که اونا چی می گن

غروری که باعث شکستم می شه

فقط از تو باهام حرف می زنه

اگه فکر می کنی همه چی تموم شده

و دیگه کنار من شاد نیستی

ترجیح می دم بدونم

حتی اگه آزارم بده

من و تو

عاشق و احمق و دیوانه و خطاکار بودیم

توی عشق، نادون و بچه بودیم

من و تو

زندگی رو خیلی سرسری و باهیجان گذروندیم

بدون بلد بودن پرواز، می خواستیم پرنده باشیم

خیلی کارا رو بدون فکر انجام دادیم

اگه تصمیم گرفتی برگردی

دیگه اهمیت نده که اونا چی می گن

غروری که باعث شکستم می شه

فقط از تو باهام حرف می زنه

اگه فکر می کنی همه چی تموم شده

و دیگه کنار من شاد نیستی

ترجیح می دم بدونم

حتی اگه آزارم بده

واقعیت اینه که نمیتونم

به زندگی دیگه ای فکر کنم که تو توش نباشی

حقیقت اینه که نمیخوام

چیزایی رو که درباره من فکر می کنی بدونم