حرفهایی میزنی که برای هیچکس مهم نیست
چیزهایی میپوشی و کهنه شان میکنی که هیچکس نمیپوشه
اسممو صدا میکنی ولی باید الان روشنش کنم
عزیزم نمیتونم بگم که یک سال بعد کجا خواهم بود
وقتی یک خانم جذاب
که صورت مردانه داره
گفت که من پا شدم و رفتم
برات خبر خوبی دارم، اون خانمه دروغگوی خوبیه
چون رقص پشت صحنه واقعا پر
هیجانت کرد
حس شیرین
حس شیرین
وقتی با ماشین پلیس به شهر وارد شدم
بابات گفت که شورشو در آوردم
به من حرفهایی میزنی ولی دوستت دروغ گفت
منو نمیتونی بگیری چونکه خرگوش مرده
آره مرد
در جلو وا می ایستی و فقط باسنت را تکون میدیی
پشت صحنه می برمت، از لیوان من میتیتونی بخوری
در مورد چیزی حرف میزنم
تو هم حتما می فهمی چی میگم
چونکه یک ماه بگذره از دست تو غذا خواهم خورد