بنواز ای گیتار
تویی که همدم بسیاری از
شبهای عاشقانه ی من هستی
بنواز ای گیتار
که در این همه تشویق همراه من بودی
و همچنین سهیم خارهایی در قلبم
تو را بسیار دوست میدارم
زیرا که بیان میکنی آرام آرام
تمامی احساس مرا
یا که همراه ترانه هایی هستی که میشنویم
میان خنده ها و اشکها ،
آه ای گیتار من ...
بنواز ای گیتار
وقتی سخن عشق دارم
به نازنینم ،
بنواز ای گیتار
وقتی در جمع دوستان هستم
تا انتهای شب.... بنواز
تو را بسیار دوست دارم
زیرا که بیان میکنی آرام آرام
تمامی احساس مرا
شبیه ارکستری
قوی تر از بادی ،
آه ای گیتار من ...
تو را بسیار دوست میدارم
چرا که شب ها را به یادم می آوری
شبهای پر ترانه را
برای آنها که نفس را حبس کرده اند
برای گوش سپردن به من
و انگار که من
عاشقت شدم
دوست ندارم
برای زمانهایی که لرزشی نداشتی
به زیر انگشتان
و نیازدارم که تلاش کنم
تا تو را نزدیکم نگاه دارم
آه ای گیتار من
تکرار