Sucker [Persian translation]

متن شعر1:

ما در کنار هم میریم

بهتر از پرندگانی که هم نوع هستن ، تو و من

ما فصل را تغییر میدیم

من در سرمای ماه دسامبر احساس گرما می کنم

وقتی که تو در اطراف من هستی

متن تکرار:

من در بالای ماشن های در حال رقصیدن بودم

و جوری که سکندری میخوردم از کافه بار اومدم بیرون

من تو را از میان تاریکی دنبال کردم

نتونستم لذت ببرم (کافی نبود)

تو دوا و درد هستی

مثل تتو در مغز من حک شدی

و خودت میدونی که این واضح هستش

متن تکرار:

من یک آبنبات چوبی هستم برای تو (تا بمکی)

یک جمله بگو و من کورکورانه هرجا که باشه خواهم رفت

من یک آبنبات چوبی هستم برای تو (تا بمکی) ، آره

هر مسیری که بلدی ، خودت میدونی که منو انجا پیدا خواهی کرد

من یک آبنبات چوبی هستم برای

هيچ کسي تمام چيز هاي ناشناخته در مورد تو رو نمي دونه

در مورد تو

و تو من معمولی را وادار می کنی

تا قوانین معمولیم را زیرپا بگذارم

من یک آبنبات چوبی هستم برای تو (تا بمکی) ، آره

متن شعر2:

پیچیدش نکن ، چون من تو رو میشناسم

و تو هم همه چیز در مورد من رو میدونی

نمی تونم به یاد بیارم

تمام اون شب ها ، یادم نمیاد

وقتی که تو اطراف من هستی

متن تکرار:

من در بالای ماشن های در حال رقصیدن بودم

و جوری که سکندری میخوردم از کافه بار اومدم بیرون

من تو را از میان تاریکی دنبال کردم

نتونستم لذت ببرم (کافی نبود)

تو دوا و درد هستی

مثل تتو در مغز من حک شدی

و خودت میدونی که این واضح هستش

متن تکرار:

من یک آبنبات چوبی هستم برای تو (تا بمکی)

یک جمله بگو و من کورکورانه هرجا که باشه خواهم رفت

من یک آبنبات چوبی هستم برای تو (تا بمکی) ، آره

هر مسیری که بلدی ، خودت میدونی که منو انجا پیدا خواهی کرد

من یک آبنبات چوبی هستم برای

هيچ کسي تمام چيز هاي ناشناخته در مورد تو رو نمي دونه

در مورد تو

و تو من معمولی را وادار می کنی

تا قوانین معمولیم را زیرپا بگذارم

من یک آبنبات چوبی هستم برای تو (تا بمکی) ، آره

~~~~~~~~~

متن تکرار:

من در بالای ماشن های در حال رقصیدن بودم

و جوری که سکندری میخوردم از کافه بار اومدم بیرون

من تو را از میان تاریکی دنبال کردم

نتونستم لذت ببرم (کافی نبود)

تو دوا و درد هستی

مثل تتو در مغز من حک شدی

و خودت میدونی که این واضح هستش

متن تکرار:

من یک آبنبات چوبی هستم برای تو (تا بمکی)

یک جمله بگو و من کورکورانه هرجا که باشه خواهم رفت

من یک آبنبات چوبی هستم برای تو (تا بمکی) ، آره

هر مسیری که بلدی ، خودت میدونی که منو انجا پیدا خواهی کرد

من یک آبنبات چوبی هستم برای

هيچ کسي تمام چيز هاي ناشناخته در مورد تو رو نمي دونه

در مورد تو

و تو من معمولی را وادار می کنی

تا قوانین معمولیم را زیرپا بگذارم

من یک آبنبات چوبی هستم برای تو (تا بمکی) ، آره

من یک آبنبات چوبی هستم برای تو (تا بمکی)