Su Yolunu Bulur [Persian translation]

اونی که باید بشه میشه، آب راه خودشو پیدا می کنه

تو درگیر اینا(مسائل) نشو

یه غریبه پیدا میشه و روزگارت رو بهم بزنه

اون موقع من رو به یاد بیار

چهار فصل به اندازه یک روز

گم میشه و میره زمان از دست

من معصومم(بی گناهم)، قلبم راحته

خدا هم هست

به اندازه تیری که از زبون خارج میشه

هیچ غارتی درد نمیده

من مقاومت کردم، درونم راحته

خدا هم هست

اونی که باید بشه میشه، آب راه خودشو پیدا می کنه

تو درگیر اینا(مسائل) نشو

یه غریبه پیدا میشه و روزگارت رو بهم بزنه

اون موقع من رو به یاد بیار

به اندازه تیری که از زبون خارج میشه

هیچ غارتی درد نمیده

من مقاومت کردم، درونم راحته

خدا هم هست

من روی خودمو از تو برگرداندم

هر روز گریه کردم، هر روز مردم

اونیکه درد قلبم رو بدونه

خدا هم هست

تو از سنگ مغرور هم نابینا تر بودی

به اندازه قلبت، کوچک دیدی

در حالی که یکی هست که همه چیز رو میبینه

خدا هم هست