ﺣﺎﻻ ﺗﻮ دور از ﺑﻬﺎر هستي
ﺗﻮ يك دروغي در اﻋﻤﺎق ﻗﻠﺐ ﻣﻦ
ﺣﺎﻻ ﺗﻮ دور از ﺑﻬﺎر هستي
ﺗﻮ يك دروغي در اﻋﻤﺎق ﻗﻠﺐ ﻣﻦ
روز مي أيد و زمان عوض ميشود, تو هم
پژمرده ميشوي
به خشمم توهين نكن كه تو هم انساني)و خطاكار(
روز مي أيد و زمان عوض ميشود, تو هم
پژمرده ميشوي
به خشمم توهين نكن كه تو هم انساني)و خطاكار(
مثل آب ,در جريان عمرم چه عاشق هايي ديدم
مثل يك شعله ي آتش,سوختم و خاموش شدم
اين اولين شكايت نيست و فكر نميكنم آخري هم باشد
من از تو كور تر بودم
مثل آب ,در جريان عمرم چه عاشق هايي ديدم
مثل يك شعله ي آتش,سوختم و خاموش شدم
اين اولين شكايت نيست و فكر نميكنم آخري هم باشد
من از تو كور تر بودم
هر زمان اميدوارم فكر كني كه آخرشه
باور نكن وعده ها را عزيزم,فريب ميخوري
هر زمان اميدوارم فكر كني كه آخرشه
باور نكن وعده ها را عزيزم,فريب ميخوري
روز مي أيد و زمان عوض ميشود, تو هم
پژمرده ميشوي
به خشمم توهين نكن كه تو هم انساني)و خطاكار(
روز مي أيد و زمان عوض ميشود, تو هم
پژمرده ميشوي
به خشمم توهين نكن كه تو هم انساني)و خطاكار(
مثل آب ,در جريان عمرم چه عاشق هايي ديدم
مثل يك شعله ي آتش,سوختم و خاموش شدم
اين اولين شكايت نيست و فكر نميكنم آخري هم باشد
من از تو كور تر بودم