ما یذره توی تاریکی میرقصیم
من یخورده تو رو لمس میکنم، هر دفعه یکم بیشتر
خجالتو میذاریم کنار و من شروع به درآوردن لباسای تو میکنم
تو یه کوچولو لبخند میزنی و منو میبوسی
دهن (لبهای) من و تو هیچوقت اشتباه نمیکنن
بهت میگم که دوستت دارم و تو دیگه هیچی نمیگی
همش میخوای تظاهر کنی
که ما هنوز کنترلمونو از دست ندادیم
تو میخوای برگردی
ولی من بهت میگم نه!
افسارمو آزاد کن، نمیدونم
نفسمو ازم بگیر
زندگیمو واروونه کن
یذره بام دیوونه بازی کن، بخاطر خدا
چون هرچیزی برای یه دیوونه بهتر و شیرین تره
و هیچوقت دست از این کارا برندار، نه، نه
یکم بعدتر و من دیگه هیچی نمیگم، فریفته و هیبنوتیزم شده ی توئم
قسم میخورم که درست همینجا ممکن بود بمیرم
اگه تو میدونستی که به چی فکر میکنم، ولی نه
آروم درِگوشم یه چیزی میگی
چه جذاب و سحرآمیز! یا میرم مقدس! چجوری حدس زد
و بعدش چنتا بوسه ما رو دوباره تحریک میکنه
چه (طرز) بازی ای!
هوس و وسوسه در نور کم
چه قسمت بی رحمی!
الان نوبت توئه...
افسارمو آزاد کن، نمیدونم
نفسمو ازم بگیر
زندگیمو واروونه کن
یذره بام دیوونه بازی کن، بخاطر خدا
چون هرچیزی برای یه دیوونه بهتر و شیرین تره
و هیچوقت دست از این کارا برندار، نه، نه
افسارمو آزاد کن، نمیدونم
نفسمو ازم بگیر
زندگیمو واروونه کن
یذره بام دیوونه بازی کن، بخاطر خدا
چون هرچیزی برای یه دیوونه بهتر و شیرین تره
و هیچوقت دست از این کارا برندار، نه، نه
افسارمو آزاد کن، نمیدونم
نفسمو ازم بگیر
زندگیمو واروونه کن
یذره بام دیوونه بازی کن، بخاطر خدا
چون هرچیزی برای یه دیوونه بهتر و شیرین تره
و هیچوقت دست از این کارا برندار، نه، نه
نانا نا نا نانا نا نا نانا نا نا نا نا نا نا..