بدجور در عشقت گیر کردم
این احساس رو در اعماق روحم دارم که نمی تونم از دست بدم
فکر می کنم در راه درستی هستم،
خیلی خوشحالم که ماندی
خیلی خوب حالا، یالا!
باید در زمان حال زندگی کرد، هر کسی می تونه آخرین نفر باشه
شاید فردایی نباشه، شاید گذشته ای نباشه
همه چیز خیلی سریع تغییر می کنه، چیزی که تو اصلا انتظارش رو نداری وقتی ناآشنا میشه
اون مرد میگه، اون زن میگه آهنگ رو دوباره بزار، وقتشه و امروز مثل یه دی جی بزرگ شد
اون مرد میگه، اون زن میگه آهنگ رو دوباره بزار، امروز اون رو با یه راه دیگه امتحان کن، آره
بدجور در عشقت گیر کردم
این احساس رو در اعماق روحم دارم که نمی تونم از دست بدم
فکر می کنم در راه درستی هستم. به یک دوست احتیاج داشتم
و از احساسی که الان دارم فکر می کنم تا آخرش با تو خواهم بود
فکر می کنم در راه درستی هستم، خیلی خوشحالم که ماندی
خیلی خوب، علم رو ستایش کنید
نگهش دارید، نگهش دارید، نگهش دارید!
آره
درسته
شرارت بیناییه، اما عمق زیباییه
چیزی که یه دفعه ازش ترسیدی حالا تو رو آزاد می کنه
آره - من درنگ نمی کنم، می خوام چیزی که می سازم رو نشون بدم
اون مرد میگه، اون زن میگه آهنگ رو دوباره بزار، وقتشه و امروز مثل یه دی جی بزرگ شد
اون مرد میگه، اون زن میگه آهنگ رو دوباره بزار، امروز اون رو با یه راه دیگه امتحان کن، آره
بدجور در عشقت گیر کردم
این احساس رو در اعماق روحم دارم که نمی تونم از دست بدم
فکر می کنم در راه درستی هستم.
به یک دوست احتیاج داشتم
و از احساسی که الان دارم فکر می کنم تا آخرش با تو خواهم بود
فکر می کنم در راه درستی هستم،.. دوباره پخش کن... خیلی خوشحالم که ماندی
علم رو ستایش کنید
شرور، آره
خیلی خوب حالا... برای یه بار دیگه آماده ای، آره!
به دوست احتیاج داشتم
و از احساسی که الان دارم فکر می کنم تا آخرش با تو خواهم بود
فکر می کنم در راه درستی هستم، خیلی خوشحالم که ماندی