بیگانگان در شب نگاه هایشان باهم رد و بدل میشد
از این شانس شبانه متحیر بودند
باید عشق را قبل از به پایان رسیدن شب تقسیم میکردیم
چیزی در چشمانت مرا مجذوب می کرد
چیزی در لبخندت مرا مرا به هیجان وا می داشت
چیزی در قلبم
میگفت که تو را باید داشته باشم
بیگانگان در شب ,دو انسان تنها
ما بیگانگان در شب بودیم
تا لحظه ای که اولین سلام را گفتیم
اندکی می دانستیم
که عشق تنها نگاهی گذرا بود
رقصی کوتاه در آغوش گرم یکدیگر
از آن شب با هم بوده ایم
عاشقان در یک نگاه,تا همیشه عاشق می مانند
برای بیگانگان در شب
به درستی ثابت شد
عشق تنها نگاهی گذرا بود
رقصی کوتاه در آغوش گرم یکدیگر
از آن شب با هم بوده ایم
عاشقان در یک نگاه,تا همیشه عاشق می مانند
برای بیگانگان در شب
به درستی ثابت شد