Steel Bars [Persian translation]

شبها صدای حرف زدنت رو میشنوم

حتی توی خوابم هم هستی، آره

دستهات رو توی روحم حس میکنم

چنگ زدی توی وجودم و رهام نمیکنی، آره

بارها سعی کردم خودم رو نجات بدم ولی هیچ راه فراری وجود نداره

نمیتونم خمشون کنم و اصلا نمیتونم بشکنمشون

میله های فولادی محکم دورم رو

من از روزی که تو پیدام کردی زندونیت بودم

برای همیشه اسیرتم، تا ابد

قلبم با میله های فولادی محاصره شده

دارم سخت تلاش میکنم تا بشناسمت

تا چهره واقعی پشت چشمهات رو ببینم

آزار و اذیت هات رو حس میکنم

که همیشه عین زنجیر دور قلبمه

هنوزم دارم فرار میکنم ولی هیچ جایی برای مخفی شدن نیست

عشقم به تو توی وجودم حبس شده

میله های فولادی محکم دورم رو گرفتن

من از روزی که تو پیدام کردی زندونیت بودم

برای همیشه اسیرتم، تا ابد

قلبم با میله های فولادی محاصره شده

و با هر قدمی که برمیدارم

با هر تلاش عاجزانه ای که میکنم

همه چیز رو به وضوح میبینم

اصلا زنده بودنم چه ارزشی میتونه داشته باشه

وقتی که زمان هم انقدر بیرحمه

وقتیکه خود زمان هم هیچ ارزشی نداره

من هنوزم عاشقت هستم

میله های فولادی محکم دورم رو گرفتن

من از روزی که تو پیدام کردی زندونیت بودم

برای همیشه اسیرتم، تا ابد

میله های فولادی محکم دورم رو گرفتن

من از روزی که تو پیدام کردی زندونیت بودم

برای همیشه اسیرتم، تا ابد

میله های فولادی

میله های فولادی محکم دورم رو گرفتن

(قلبم رو محاصره کردن)

من از روزی که تو پیدام کردی زندونیت بودم

برای همیشه اسیرتم، تا ابد

میله های فولادی

(میله های فولادی)

میله های فولادی محکم دورم رو گرفتن

من از روزی که تو پیدام کردی زندونیت بودم

برای همیشه اسیرتم، تا ابد