باز هم قلمم تو دستمه
تو رو تو صفحات مینویسم
سالها... سالها
ذهنم تبدیل به کتاب شده
پنهان کردنش بی فایده ست
به زبون آوردنش هم بدتر
نپرس چرا... نپرس چرا
ای آخرین آرزو در عمیق ترین جا
با این حالم فقط کافیه نزدیک تو بمیرم
نپرس چرا
چرا شبها اینقدر ساکته؟
چرا رویاها اینقدر دوره؟
چرا میگن کسایی که خوبن زیاد زنده نمیمونن؟
جونم رو بگیر، بگیر، بذار مال تو باشه