چطوری ؟ روزگار برات چطور گذشت ؟
تو هم بهش عادت کردی ؟
در استانبول حال و روز خوبی داری ؟
ازدواج کردی , چطور اتفاق افتاد ؟
آخرش تونستی پیدا کنی
اون آرامشی که همیشه در موردش حرف میزدی ؟
منم خوبم
همه چیز مثل همیشه ست
قرص خواب
و لبخند هایی پر از دروغ
من خوبم
میشناسی که منو
و با رفتار و حرفهام
و با اون عادتم که همیشه حس دیر شدن دارم , آشنا هستی
آرزومه که برای آخرین بار ببینمت
و در صورتت محو بشم
آرزومه که برای آخرین بار غرق تو بشم
حتی اگه متوجهم نباشی
آرزومه که برای آخرین بار مال من باشی
و در کنارت بیدار بشم
باور کن ، هیچ چیز جدیدی نیست
جز اینکه یه کم پیر شدم و
موهام کم پشت شده
با رفتنت یه شب بی انتها رو باقی گذاشتی
بهمراه سه نقطه
"..."
به روی خودم نیاوردم اما
تنها شدم
تنهاتر