[بند ۱]
از زمستون متنفرم
نمیتونم سرما رو تحمل کنم
تمایل پیدا میکنم که برنامهها رو لغو کنم (خیلی متاسفم، من نمیرسم بیام)
اما وقتی گرما بیاد
یه چیزی منو مجذوب خودش میکنه
میتونم بزنم؟ بله میتونم 1
[پیش کر]
لپام هلوهای پر رنگ و درخشان، خیلی رسیده
بدون پیراهن، بدون کفش، فقط ویژگیهای خودمه
دوست پسرم پشت سرم، داره عکس میگیره
دختر پسرا رو به سمت ساحلها میکشونه
بهتون رازهام رو میگم، بیاد یکیتون، بیایین همه
چهرهام یه چیز ی مثل مسیح ِخوشگلتره
[کر]
تمام اشکهای گریههات رو فراموش کن
گذشتن رفتن (رفتن، رفتن، رفتن)
این یه حالت روانی تازهست - میایی، عزیز من؟
[بند ۲]
سبز تیزآبی2، آگمارین3
دخترا تو ماسهها میرقصن
و دستگاه خورشیدی همرام رو پرت میکنم تو آب، من
میتونید بهم برسید؟ نه، نمیتونین
[پیش کر]
لپام هلوهای پر رنگ و درخشان، خیلی رسیده
بدون پیراهن، بدون کفش، فقط ویژگیهای خودمه
دوست پسرم پشت سرم، داره عکس میگیره
دختر پسرا رو به سمت ساحلها میکشونه
بهتون رازهام رو میگم، بیاد یکیتون، بیایین همه
چهرهام یه چیز ی مثل مسیح ِخوشگلتره
[گروه کر]
روشنش کن تو یه روشنایی نوع تازه
اون خورشیدیه (خورشیدیه، خورشیدیه، خورشیدیه)
بیا و بذار خوشبختی شروع بشه
سه بار پلک بزن وقتی حس کردی اثر کرده
[خروج]
اون انرژی خورشیدی ـشیدی ـشیدی
انرژی خورشیدی ـشیدی ـشیدی
انرژی خورشیدی ـشیدی ـشیدی
انرژی خورشیدی ـشیدی ـشیدی
انرژی خورشیدی ـشیدی ـشیدی
انرژی خورشیدی ـشیدی ـشیدی
1. = میتونم یه حالی باهاش بکنم؟ و ضمنا اشاره به آهنگی به همین نام از گروه «قبیلهای به نام جستجو» (A Tribe Called Quest) 2. سبزآبی ببینید: پردههای سبزتیزآبی 3. سنگی از خانواده زمرد و همچنین نام پردهای دیگر از سبز ببینید: سبزآگمارین