یه شب دیگه ، تنها روی تخت خوابم
ساعت 6 صبحه و به من زنگ هم نمیزنی
من خسته شدم ، به دوستات بگو که کنارت باشن
به زن های دیگه بگو که مواظب خونه ات باشن
راستش ، نمیدونم چیکار میکنم باهات ؟ ( چرا باهاتم)
بهتره تنها باشم
و قراره برم بیرون
قراره زندگی دیونه ی خودمو داشته باشم
با هیچکسی که روم رو زمین نزنه
میخوام رومبا برقصم
میخوام ببینم دنیا چه چیزی برای تقدیم کردن برام داره
امشب رو بدون هیچ هدفی میرم بیرون
و همه چیو فراموش خواهم کرد
حتی اسم تورو فراموش میکنم
بخواطر اینکه تو ندونستی چطوری با یه زن رفتار کنی
خسته شدم از داستان هات، من همین الانش دارم میدرخشم
بهم زنگ نزن دیگه چون دیگه ازت خسته شدم
من بهت همه چیزو دادم
من فقط داشتم بخواطر تو زندگی میکردم
ولی من چشام رو باز کردمو دیدم ، اون چیزی که فکر میکردم نبود
و بخواطر همینه که تو لیاقت منو نداری
صبر کن
الان همه چی شکوفه میزنه
تو برای من وقت نداری
و الان من برای تو وقتی ندارم
من خسته شدم ، به دوستات بگو که کنارت باشن
به زن های دیگه بگو که مواظب خونه ات باشن
راستش ، نمیدونم چیکار میکنم باهات ؟ ( چرا باهاتم)
بهتره تنها باشم
و قراره برم بیرون
قراره زندگی دیونه ی خودمو داشته باشم
با هیچکسی که روم رو زمین نزنه
به دروغ هات دیگه گوش نمیدم
زندگیتو بکن چون من میرم
خسته شدم از هرچیزی که اتفاق افتاد
من گواهینامت رو برداشتم و تو دیگه نمیتونی مقصد من رو مشخص کنی
متاسفم ولی من بازیچت نمیشم
تو بازی تو ، من با کوبی (بسکتبالیست معروف) برابری میکنم
بدون رنج
من تورو میخوام ، بهت دروغ نمیگم
ولی عشق ، دانش رو از بین نمیبره
بهتره تنها باشم
و قراره برم بیرون
قراره زندگی دیونه ی خودمو داشته باشم
با هیچکسی که روم رو زمین نزنه