باز برف میباره پشت شیشه
دلتنگ تو مثل همیشه
دفن میشن رویاهامون
زیر برفهای زمستون
شهرِ سفیدو میپوشم
دنیا رو میگیرم به دوشم
کوچه ندارد حرفی
در این سکوت برفی
باز تو میآیی دوباره عصرها
این جمعۀ آخر ما
در میان از خاک بیرون
برگهای سبز گلدون