رویای این لب ها را می بینم
دارنده ی این صدای پاک و خالص
من هیچ وقت یاد تواز ذهنم بیرون نرفته
آن شبا هنگام اینجا با تو
من خواب می بینم ، افسوس میخورم
قلب من اهمیتی نمی دهد/
به زندگی ، ( درقلبم بهاری نیست) من چشم به راه فردایم
شکست ناپذیر ، دریا را مینگرم
دنیایم را باتو سهیمم
با تو ، تو میخواهی اما که ترک گویی
من ترانه ی دستاورد و پیروزی میسرایم
دور زتو ، هماره می اندیشم
که نزدیکمی، در رویای تو هستم
میسرایم ، میسرایم برای تو
ترانه ی من هستم
من گریانم و بیمارم
بهشت را دعا کنید برایم تا مرگ
اینجا در کوه ها ، اینجا باشم روبروی تو
تا مرا اینگونه از این خواب بیدار کنند
اگر که نباشی (می میری) ، من هم می میرم