مدت هاست که منتظرم
منتظر لحظه ای
جستجو می کنم
صد در صد
این که در نهایت کِی درست است
این که چه موقع معنا پیدا می کند؟
این را فقط زمانی خواهم دانست
که برسم
خواهم گفت
باید این طور باشد
می تواند این طور بماند
این طور آرزو کرده ام
همه چیز کنار هم عالیست
چراکه در پایان همه چیز سلیم است
و قلبم را میل و اشتیاق فرا می گیرد
وقتی آنجاست جشن خواهم گرفت
می دانم که هنوز آنجا چیزهای بیشتریست
هنوز مقابلم بسی چیزها آرمیده است
و من در پَسَش می دوم
هنوز نیمی از چیزهایی
را که می گذرد حس می کنم
هنوز باید به جستجو ادامه دهم
چونکه هنوز با این وجود چیزی کم است
نمی دانم کجایی
یا در کجا سکنی گزیده ای
اما یک چیز قطعی است
که ارزشش را دارد
هر شب دعا می کنم، که تو را بیابم
و تو می گویی
دقیقاً به همین منوال خوب است
همه چیز کنار هم عالیست
چرا که همه چیز در من می آرَمَد