حالم خوب است ، حالم چه بد است.
خودم را بزرگ حس میکنم ، خودم را کوچک میپندارم
من مردی پیروزم ، من مردی بازنده ام.
میخواهم درکنارت باشم ، میخواهم تنها باشم
من در آرامشم در خلسه
من چه بیروحم و چه پراحساس.
چه حریص و چه فروتنم
خودم را چه سنگین میبینم و چه سبک
خودم را چه سنگین میبینم و چه سبک
آسان است ، سخت است
من درمیان این دو دررفت و آمدم
آسان است ، سخت است
و من هرآنچه را دارم میبخشم
من خودم هستم و خودم را گم میکنم
من شجاعم و بزدل
ومن تورا درک میکنم وآنرا درنمیابم
من شکبا هستم و زمان کم دارم
محکم ام هچون سنگ و سپس شروع به نرم شدن میکنم
من حقیقت را میگویم من دروغ میگویم
من پر از تهی ام و پر از افکار
من پر از نفرتم وسرشار ازعشق
خودم را چه سنگین میبینم و چه سبک
آسان است ، سخت است
من درمیان این دو دررفت و آمدم
آسان است ، سخت است
و من هرآنچه را دارم میبخشم
آسان است ، سخت است
من درمیان این دو دررفت و آمدم
آسان است ، سخت است
و من هرآنچه را دارم میبخشم