از پوست تا استخون,از فولاد تا زنگ آهن
از خاکستر تا خاکسترها,از تاریکی تا تاریکی
بذار فردا راه خودش رو پیش بگیره
با قولهایی که ما به هم دادیم
از پوست تا استخون,از فولاد تا زنگ آهن
از خاکستر تا خاکسترها,از تاریکی تا تاریکی
از حیله ت متنفرم
وقتی بالاخره اسمت از بین بره
از رفتنت خیلی خوشحال میشم
از خاکستر تا خاکسترها,از تاریکی تا تاریکی
آه آه آه
از خاکستر تا خاکسترها,از تاریکی تا تاریکی
آه آه آه
از پوست تا استخون,از فولاد تا زنگ آهن
از راست به چپ,از چپ به راست
از شب تا صبح,ازصبح تا شب
وقتی نور ستاره ها رو به زوال بذاره
من به یه جای دور کوچ میکنم
از راست به چپ,از چپ به راست
آه آه آه
از خاکستر تا خاکسترها,از تاریکی تا تاریکی
آه آه آه
از پوست تا استخون,از فولاد تا زنگ آهن
بذار فردا راه خودش رو پیش بگیره
با قولهایی که بهشون عمل نشد
از پوست تا استخون,از فولاد تا زنگ آهن
از پوست تا استخون,از فولاد تا زنگ آهن
از پوست تا استخون,از فولاد تا زنگ آهن