صبر ميكنم ... ميبينم
به هر نشانه اي كه ميبينم گوش ميدهم
تو بسيار درخشاني
بالاتر از روشني هاي تمام شهر ميدرخشي
ميداني ... درست است
زماني كه تمام ستاره ها در آسمان در يك خط قرار ميگيرند
اگر من و تو ...
ما امشب به عنوان "يكي" اينجا هستيم
پس برخيز ... بايست
براي چه صبر ميكني؟
بيا برويم ... بپريم
ما بايد زندگي كنيم ... (زندگي) براي همين داده شده است
ما عشقي داريم كه هيچكس نميشناسد
هم اكنون من با تو ام
هم اكنون من با تو ام
هم اكنون من با تو ام
نشسته ام بالاي ...
نشسته ام بالاي جهان
مرا از من نجات دادي
هرچيزي را كه نياز داشتم به من دادي
تو تا ابد در قلبم خواهي ماند
پس برخيز ... بايست
براي چه صبر ميكني؟
بيا برويم ... بپريم
ما بايد زندگي كنيم ... (زندگي) براي همين داده شده است
ما عشقي داريم كه هيچكس نميشناسد
هم اكنون من با تو ام
هم اكنون من با تو ام
هم اكنون من با تو ام
نشسته ام بالاي ...
نشسته ام بالاي جهان
در شب همه چيز ساكت است
ما فقط چيزهايي را براي اينكه خودمان بشنويم ميگوييم
پس برخيز ... بايست
براي چه صبر ميكني؟
بيا برويم ... بپريم
ما بايد زندگي كنيم ... (زندگي) براي همين داده شده است
ما عشقي داريم كه هيچكس نميشناسد
هم اكنون من با تو ام
هم اكنون من با تو ام
هم اكنون من با تو ام
نشسته ام بالاي ...
نشسته ام بالاي جهان
نشسته ام بالاي ...
بالاي جهان
نشسته ام بالاي ...
بالاي جهان ...