پسر منو خیلی بالا ببر
مثل زنبور عسل ویز ویز کن
این بوسه کوچیکه اما وقتی به لبهام میخوره
انگار که دارم تابش خورشید رو میچشم
پسر تو به نظر خیلی فوق العاده میای
داغتر از هوای ماه جولایی
من فقط می خوام بمونم برای امروز و همیشه
چشیدن تابش خورشید
پایین ساحلیم و تو دستم رو گرفتی
یکی از چترهایی رو که توی شن ها گیر کرده رو برمیداری
به موج هایی که توی ساحل سقوط می کنه نگاه می کنیم
عزیزم من بازم بیشتر می خوام
هی چه روز قشنگیه
تنها چیزی که نیاز دارم یه چشیدنه
هیچ چیز به جز اوقات خوب
چشیدن تابش خورشید
اوه هیچ جایی نرو
پس ما با جریان پیش میریم
آره ما توی زندگی ، زندگی می کنیم
چشیدن تابش خورشید
پسر تو ذهنم رو به هم ریختی
منو تا ابر نهم (آسمون نهم) بالا بردی
فقط یه چشیدن کوچولو ، حرومش نمی کنم
یه چشیدن از تابش خورشید
ما میتونیم تمام شب بهش لگد بزنیم
در زیر نور ماه
وقتی مهمونی تموم بشه دوباره همه این کارها رو انجام میدیم
چشیدن تابش خورشید
پایین ساحلیم و تو دستم رو گرفتی
یکی از چترهایی رو که توی شن ها گیر کرده رو برمیداری
به موج هایی که توی ساحل سقوط می کنه نگاه می کنیم
عزیزم من بازم بیشتر می خوام
هی چه روز قشنگیه
تنها چیزی که نیاز دارم یه چشیدنه
هیچ چیز به جز اوقات خوب
چشیدن تابش خورشید
اوه هیچ جایی نرو
پس ما با جریان پیش میریم
آره ما توی زندگی ، زندگی می کنیم
چشیدن تابش خورشید
چشیدن تابش خورشید
چشیدن تابش خورشید
چشیدن تابش خورشید
چشیدن تابش خورشید
هی چه روز قشنگیه
تنها چیزی که نیاز دارم یه چشیدنه (و خیلی مزه خوبی داره)
هیچ چیز به جز اوقات خوب (اوقات خوب)
چشیدن تابش خورشید
اوه هیچ جایی نرو(نه نمیریم)
پس ما با جریان پیش میریم
آره ما زندگی رو زندگی می کنیم
چشیدن تابش خورشید
تمام روز ، تمام شب
تابش خورشید رو می چشیم
آره اوقات خوبیه
همگی فقط تابش خورشید رو بچشین
واو واو واو واو
چشیدن تابش خورشید