همیشه خیلی آسونتره علّاف منتظر موندن
از دنبال ِش نگشتن
همیشه خیلی آسونتره بیدارشدن با تو
از تنها بیدارنشدن
همیشه خیلی آسونتربوده
شاید امروز سختترین چیز
فهمیدن اینه که همهچی پژمرده
میدونی ما این جوری نبودیم
ما خیلی بیشتر از این حرفها هستیم
امروز خیلی سختتره
امروز خیلی سختتره
از پریدن بدون ِ پر،از شناکردن بدون ِآب
از نفهمیدن اینکه همین الانَم نشستهم [سر جلسهٔ امتحان]
میدونی؟ ما صاحب ِشیم، ما زندگیایم و شعریم
ما پژواک چیزی هستیم با بیشتر از بوسهها توش
ما اوناییایم که میفهمن، اونایی که میگن چی مهمّه
اونایی که ترتیب میدن سفرامونو
که میذارن روراست باشیم امروز
همیشه خیلی آسونتره گفتن ِ «دوسِت دارم»
تا این که خیال ِش کنیم خودمون
شاید امروز چیزیه که یه وقتی مال ما بود
وقت میخواد بینقص بشه
میدونی که منتظرِت میمونم، دیر و زود داره
خیلی بیشتر از این هستیم که داره اتفاق میافته
امروز خیلی سختتره
مروز خیلی سختتره
از پریدن بدون ِ پر،ا ز شناکردن بدون ِآب
از نفهمیدن اینکه همین الانَم نشستهم [سر جلسهٔ امتحان]
میدونی، ما صاحب ِشیم، ما زندگیایم و شعریم
ما پژواک چیزی هستیم با بیشتر از بوسهها توش
ما اوناییایم که میفهمن، اونایی که میگن چی مهمّه
اونایی که ترتیب میدن سفرامونو
که میذارن روراست باشیم امروز
همیشه خیلی آسونتره گفتنه «دوسِت دارم»
تا این که خیال ِش کنیم خودمون
ما جزئی از این پیشینهایم و همیشه
اونایی هستم که یه وقتی خیال ِش کردن، ما زندگیایم
ما اوناییایم که قویترَن، خیلی قویترَن از دیروز
میدونی، ما صاحب ِشیم، ما زندگیایم و شعریم
ما پژواک چیزی هستیم با بیشتر از بوسهها توش
ما اوناییایم که میفهمنِ اونایی که میگن چی مهمّه
اونایی که ترتیب میدن سفرامونو
که میذارن روراست باشیم امروز
همیشه خیلی آسونتره گفتنه «دوسِت دارم»
تا این که خیال ِش کنیم خودمون