Si c'était à recommencer [Persian translation]

اگر قرار بود از نو شروع کنم

اگر باید از نو زندگی می کردم

می خواهم در ایتالیا به دنیا بیایم

در ماه می

می خواهم آن کودکی باشم

که با پای پیاده به سمت خورشید می دوید

میان بز ها و زنبور ها

بدون تغییر دادن چیزی

اگر قرار بود از نو شروع کنم

در دنیایی از آتش و خون

می خواهم یک مهاجر باشم

همانطور که بودم...

دوست دارم دوباره از مرز رد شوم

و بدون کلاهی و کتی

عازم ایوتو (منطقه ای در فرانسه) شوم

در شبی زمستانی

اگر قرار بود از نو شروع کنم

دوست دارم یک روز بیست ساله باشم

احمق باشم و وقتم را هدر دهم

در کافه ها ...

دوست دارم تصوراتم را به دنبال خودم بکشم

روی صحنه سینما

حتی اگر باید بسیار گشنگی

می کشیدم

اگر قرار بود از نو شروع کنم

دوست دارم همه دوستانمان را باز ببینم

حتی آنهایی که به من خیانت کردند

فراموش شده....

می خواهم باز زندگی کنم آن روز هایی

از امید و نومیدی

آن شب های سفید و آن صبح های تاریک

یک دلخوشی واقعی

اگر قرار بود از نو شروع کنم

دوست دارم که همان خانم ها را دوست داشته باشم

نمی خواهم روحم را مست

بوسه های دیگری بکنم

می خواهم که از دست نرود

(حتی) یک اشک، یک دلشکستگی

در پشت ماجراجویی هایم

تقصیر از من است...

اگر قرار بود از نو شروع کنم

دوست دارم که در مرکز ( جنوب فرانسه) زندگی کنم

آن جا شش سال از زندگی ام را بگذرانم

در کنار تو

می خواهم پنج فرزند داشته باشم

نه کمتر نه زیادتر

ولی باز ببینم که تک تک

ترک می کنند (خانه را)

اگر قرار بود از نو شروع کنم

همان راه (که دنبال کردم را) را دنبال خواهم کردم

به همان قطار ها( یی که به آنها نرسیدم ) نمی رسم

بدون پشیمانی

نمی خواهم هیچ چیز را پاک کنم

از شادی هایم از تنهایی هایم

تا (حتی) یک ویرگول هم فراموش نشود

از گذشته من