Show Me The Meaning of Being Lonely [Persian translation]

معنى تنها شودن

رو بهم بگید

حرفهایى زیادى هست

براى قلبهایى شكستە

خیلى سختە دیدنش

در یە عشقى خون الود

سختە نفس بكیشى

...با من قدم بزن ، یا شاید

شبهایى روشن

خیلى زود میان

تند و رها

میتونم خورشید رو حس كنم

همە ارزوهات

كوتاه میان ، اونا اینو بهم میگن

معنى تنها شودن

رو بهم بگى

این حسى هست

كە باید باهاش كنار بیام ؟

بهم بگو چرا

نمیتونم جایى باشم كە تو هستى

دلم براى چیزى تنگ شدە

زندگى ادامە دارە

مثە اینكە هیچوقت پایان ندهد

چشمهای تند بین

خواستها رو ملاحظە میكنن

اونا هیچوقت نمیگن

براى همیشە نگا كن ، اگە تنها بودى

راههای تباه

بە عشق جاویدانگى میرسن

جلوى در كار نیست

راستى تو الان با منى ؟

همە ارزوهات

كوتاه میان ، اونا اینو بهم میگن

معنى تنها شودن

رو بهم بگید

این حسى هست

كە باید باهاش كنار بیام ؟

بهم بگو چرا

بهم بگو چرا

نمیتونم جایى باشم كە تو هستى

دلم براى چیزى تنگ شدە

دلم

جای براى رفتن وجود ندارە

من جاى ندارم كە برم

قلبم رو تسلیم میكنم ، تن و روحم رو همینطور

چطور میشە

ازم بخواى كە حس

چیزى كنم كە تا بە حالا تو نشونش ندادى

دلم براى چیزى تنگ شدە

بهم بگو چرا

نمیتونم جایى باشم كە تو هستى ؟

معنى تنها شودن

رو بهم بگید

تنها شودن

این حسى هست

كە باید باهاش كنار بیام ؟

بهم بگو چرا

بهم بگو چرا

نمیتونم جایى باشم كە تو هستى

جایى كە تو هستى

دلم براى چیزى تنگ شدە

دلم براى تو تنگ شدە

معنى تنها شودن

رو بهم بگید

تنها شودن

این حسى هست

كە باید باهاش كنار بیام ؟

بهم بگو چرا

بهم بگو چرا

نتمونم اونجا باشم ؟

نمیتونم جایى باشم كە تو هستى

جایى كە تو هستى ؟

دلم براى چیزى تنگ شدە

دلم