وقتی رسید، آهو هنوز نفس داشت
داشت هنوزم برههاشو میلیسید
وقتی رسید، قلبی هنوز تپش داشت
اما اونم چشمهای بود که خشکید
وقتی رسید، آهو هنوز نفس داشت
داشت هنوزم برههاشو میلیسید
دلتنگم، دلتنگم، دلتنگ از این بیداد
دلتنگم، دلتنگم، دلتنگ از این صیاد
گدار بالای کوه، پناه جون قوچه
تفنگ تو میغره که زندگی چه پوچه
گدار بالای کوه، پناه جون قوچه
تفنگ تو میغره که زندگی چه پوچه
دلتنگم، دلتنگم، دلتنگ از این بیداد
دلتنگم، دلتنگم، دلتنگ از این صیاد
اینو میگن جنگ بدون اعلان
جنگی که هیچ قاعدهای نداره
اینو میگن جدال نابرابر
جدالی که فایدهای نداره
یک نفر از دشت بدون آهو
میگفت تو غم روی دلم گذاشتی
من نمیخوام دشتا رو خشک و خالی
عاشق اون آهو بودم که کشتی
دلتنگم، دلتنگم، دلتنگ از این بیداد
دلتنگم، دلتنگم، دلتنگ از این صیاد
دلتنگم، دلتنگم، دلتنگ از این بیداد