تیری در تاریکی
گذشته ای از دست رفته
من از کجا شروع کنم؟
گذشته و تعقیب
تو میخواهی رفته باشی
مثل یک گرگ...یک درنده
من حس یک آهو در پرتو دارم
عشق تو در این زمان یخ زده
گرسنه ی گوشت من
ولی من توانایی رقابت با گرگی که منو به زانو در آورده رو ندارم
توی اون چشمای زرد چی میبینی؟
چون من دارم در هم میشکنم
من دارم در هم میشکنم
من دارم در هم میشکنم
من دارم در هم میشکنم
در هم میشکنم
عشق تو که در زمان منجمد شده
گرسنه ی گوشت من
ولی من توانایی رقابت با گرگی که منو به زانو در آورده رو ندارم
توی اون چشمای زرد چی میبینی؟
چون من دارم در هم میشکنم
من دارم در هم میشکنم
من دارم در هم میشکنم
من دارم در هم میشکنم
در هم میشکنم