صدامو میشنوی؟
روزی تیره و تار که از مه خاکستری پوشیده شده
نمیتونم جلوم رو ببینم, ترسیدم
دیگه به چیزی علاقه ندارم
صدامو میشنوی؟
همینطور که تو خیابون درحال قدم زدن بودم یه راه متفاوت دیدم
برگشتم پشت سرم رو نگاه کردم کسی رو ندیدم
همه رویاهایی که چشمم بهشون بود رو دنبال میکنم
دارم از درون میمیرم
میخوام که فکر کنم این یه دروغه چرا چرا
حتی اگه فریاد بزنم جوابی نیست
سیل تنهایی
تو بارون بارون بارون
اون دختر زیر بارونه
وقتی به اینکه تو چقدر زیبایی دقت میکنم
زمان از حرکت می ایسته
حتی الان باز کردن چشمام هم سخته
اون دختر زیر بارونه
صدامو میشنوی؟
حتی اگه آسیب ببینی نشونش نمیدی
من میترسم که پایانش رو ببینم
میتونم تو چشمات پوچی رو ببینم
داره از درون میمیره
میخواد که فکر کنه این یه دروغه چرا چرا
حتی اگه صداش بزنم,جوابم رو نمیده
بارش بارون
تو بارون بارون بارون
اون دختر زیر بارونه
وقتی به اینکه تو چقدر زیبایی نگاه میکنم
زمان از حرکت می ایسته
حتی الان باز کردن چشمام هم سخته
اون دختر زیر بارونه
تو خاطرم
رد و نشونیهات پخش میشه
انگار که بارون خیسشون کرده
تو اشکهای یخ زده تو
فراموش کردم که کجا باید برم
اون دختر زیر بارونه
تو میخوای به خودت آسیب بزنی من باهات میمونم
تو میخوای که خودتو عذاب بدی
بهتره که تسلیم بشی بجای اینکه الکی تلاش کنی
ما زیر بارونیم
تو این بارون
من توء تیکه تیکه شده رو پر میکنم
تا بتونم ببینم که تو چقدر زیبایی
ما زیر بارونیم
#Namstar222