به صدای موسیقی قلبت گوش بده
داره میگه
تو آخرین آرزو کردن ها گیر افتاده
داره میگه
تنها تویی که منو نمیترسونه
بخاطراینکه تنها تو میتونی منو اونجا ببره
پس هر کجا که بری
من سایه ی تو هستم
(اگه) برهوت مملو از یخ هم باشه
دنبالت خواهم آمد
هر کجا که بری
من سایه ی تو هستم
من سایه ی تو هستم
آه، آه، آه، آه، آه
آه، آه، آه، آه، آه
وقتی بلند بشه زیر جسم توست
داره میگه
زیر هر قدمی که بر میداری پنهان میشه
داره میگه
تنها تویی که منو نمیترسونه
چون تنها تویی که بهم جرات میده
پس هر کجا که بری
من سایه ی تو هستم
(اگه) برهوت مملو از یخ هم باشه
دنبالت خواهم آمد
هر کجا که بری
من سایه ی تو هستم
من سایه ی تو هستم
من سایه ی تو هستم
میدونم ، میدونم ، میدونم
هر جا که بری
اونجا میمونی ، میری و تغییر میکنی
من از تو (خیلی) دورم
پس هر کجا که بری
من سایه ی تو هستم
(اگه) برهوت مملو از یخ هم باشه
دنبالت خواهم آمد
هر کجا که بری
من سایه ی تو هستم
پس هر کجا که بری
من سایه ی تو هستم
(اگه) برهوت مملو از یخ هم باشه
دنبالت خواهم آمد
هر کجا که بری
من سایه ی تو هستم
من سایه ی تو هستم