روی ابریشم چین، نبض صداتو میشه دوخت
میشه اسم تو رو به شعله گره زد و نسوخت
میشه تهموندهی دریا رو به یادت سركشید
میشه جز تو حتی آسمون آبی رو ندید
برای تحمل روز سياه، به تو فكر میكنم
برای تصاحب رؤيای ماه، به تو فكر میكنم
به تو فكر میكنم
به تو فكر میكنم
اشكای من گولهگوله، میچكن رو ماهیتابه
همه دود میشن میسوزن، شام من گریهكبابه
اشكای من قطرهقطره میچكن روی كتابام
داره باز بارون میباره اول و آخر حرفام
برای تحمل روز سياه، به تو فكر میكنم
برای تصاحب رؤيای ماه، به تو فكر میكنم
به تو فكر میكنم
به تو فكر میكنم
اشکای من گولهگوله میچکن رو شمع روشن
روی مهتاب قديمی میچكن رو سايهی من
دلدل کشف سپيده تو سفرهای نديده
پر فوارهی رنگی از دو چشم تو چکیده
برای تحمل روز سياه، به تو فكر میكنم
برای تصاحب رؤيای ماه، به تو فكر میكنم
به تو فكر میكنم
به تو فكر میكنم
من کجای شب تو رو گم كردم و تنها شدم؟
آخر کدوم سحر با بوسهای پیدا شدم؟
اين كدوم دلبازيه كه زخمی تنهاييه؟
دونهی سرخ اناره كه خود زيباييه
برای تحمل روز سياه، به تو فكر میكنم
برای تصاحب رؤيای ماه، به تو فكر میكنم
به تو فكر میكنم
به تو فكر میكنم