شبی با خیال تو همخونه شد دل
نبودی ندیدی چه ویرونه شد دل
نبودی ندیدی پریشونیامو
فقط باد و بارون شنیدن صدامو
غمت سرد و وحشی به ویرونه میزد
دلم با تو خوش بود و پیمونه میزد
دلم با تو خوش بود و پیمونه میزد
نه مرد قلندر، نه آتشپرستم
فقط با خیالت، شبا مست مستم
الهی سحر پشت کوها بمیره
خدا این شبا رو از عاشق نگیره
نه یک شب که هر شب دلم بیقراره
میخواد مثل بارون بباره، بباره
شب مرد تنها پر از یاد یاره
پر از گریهی تلخ بیاختیاره
شب مرد تنها، شب بیتو مردن
شب غربت و دل به مستی سپردن
شبای جوونی چه بیاعتباره
همهش بیقراری، همهش انتظاره
همهش بیقراری، همهش انتظاره
نه مرد قلندر، نه آتشپرستم
فقط با خیالت، شبا مست مستم
الهی سحر پشت کوها بمیره
خدا این شبا رو از عاشق نگیره
شبی با خیال تو همخونه شد دل
نبودی ندیدی چه ویرونه شد دل
نبودی ندیدی پریشونیامو
فقط باد و بارون شنیدن صدامو
غمت سرد و وحشی به ویرونه میزد
دلم با تو خوش بود و پیمونه میزد
دلم با تو خوش بود و پیمونه میزد
نه مرد قلندر، نه آتشپرستم
فقط با خیالت، شبا مست مستم
الهی سحر پشت کوها بمیره
خدا این شبا رو از عاشق نگیره
غمت سرد و وحشی به ویرونه میزد
دلم با تو خوش بود و پیمونه میزد
دلم با تو خوش بود و پیمونه میزد
دلم با تو خوش بود و پیمونه میزد
دلم با تو خوش بود و پیمونه میزد