دیروز کل شب
به حرفهایی که زدم
همش فکر کردم
یک وداع با عشق است این
آیا امکان داره
به نظر تو ناراحت نشدن؟
من در اصل
میدونستم جدایی نزدیک است
هر روز که می گذشت
یکم بیشتر دور شدم
تنهایی شروع شده بود
این تویی که همه چیز رو
ول میکنی و میری
بگو اونی که یکم از عشقم رو میخواست
کی بود آه کی بود
انگار بود انگار نبود انگار مثل داستان بود
با وجود هرچیز اون
روزها زیبا بود
آه خاص بود عزیزم
ببین رویاهارو
خواسته شدن بعدش همه از بین رفتن
یک وداع با عشق است این
آیا امکان داره
به نظر تو ناراحت نشدن؟
من در اصل
میدونستم جدایی نزدیک است
هر روز که می گذشت
یکم بیشتر دور شدم
تنهایی شروع شده بود
این تویی که همه چیز رو
ول میکنی و میری
بگو اونی که یکم از عشقم رو میخواست
کی بود آه کی بود
انگار بود انگار نبود انگار مثل داستان بود
با وجود هرچیز اون
روزها زیبا بود
آه خاص بود عزیزم