زنجیر ها تو قلبم دارن میشکنن،شنیدی؟
امشب شب نفس نفس از آخرین تیر عشقه
تو هم هیچ عاشق شدی؟
تو هیچ اینطوری شدی؟
به عشق تعظیم کردم
اما این آخرین حالت احتراممه!
نخواستم تو رو تو تاریکی ها تنها بذارم
خاطراتم رو با گلهای پژمرده تزیین نمی کردم
پشت سرت حرفای ناراحت کننده نمی زدم
من هیچ حقم نبود که اینجوری فراموش بشم
تو فکر میکردی که عشق گل،حشره خورشید و ابره
با فصلش خوابیدی و بیدار شدی
تو دیگه بعد از من نمیتونی عاشق بشی، سوختی
از قلبم این گلوله کور رو که شلیک کردی در آوردم