بر فراز قله کوهی
مردی را با ریشی یپید
دیدم
که همچون چناری
بر یک قالی هزار ساله به مدت هزار سال چهار زانو نشسته بود
از او پرسیدم
استاد، عشق چیست
رمز حیات کدام است
من از سر تا پا
عاشقم
در فرا رویم حیاتی وسیع وجود دارد
عشق بر بال پرنده است
اگر آن گنجشگ را بترسانی قادر به گرفتنش نخواهی بود
و هر گاه آنرا با تله و قلاب سنگ هم بزنی، باز هم قادر به بستن و گرفتنش نخواهی شد
آب رمز حیات را
در چشمه ها نخواهی یافت
اگر هم آنرا تصادفا" در نهری دور افتاده بیابی و بنوشی، هرگز از آن سیراب نخواهی شد