ستارههای سربی، فانوسکای خاموش
من و هجوم گریه، از یاد تو فراموش
تو بال و پر گرفتی، به چیدن ستاره
دادی منو به خاک این غربت دوباره
دقیقههای بیتو، پرندههای خستهن
آیینههای خالی، دروازههای بستهن
اگه نرفته بودی، جاده پر از ترانه
کوچه پر از غزل بود، به سوی تو روانه
اگه نرفته بودی، گریه منو نمیبرد
پرنده پر نمیسوخت، آینه چین نمیخورد
اگه نرفته بودی و اگه نرفته بودی
شبانههای بی تو، یعنی حضور گریه
با من نبودن تو، یعنی وفور گریه
از تو به آینه گفتم، از تو به شب رسیدم
نوشتمت رو گلبرگ، تو رو نفس کشیدم
از رفتن تو گفتم، ستاره دربدر شد
شبنم به گریه افتاد، پروانه شعلهور شد
اگه نرفته بودی، جاده پر از ترانه
کوچه پر از غزل بود، به سوی تو روانه
اگه نرفته بودی، گریه منو نمیبرد
پرنده پر نمیسوخت، آینه چین نمیخورد
اگه نرفته بودی و اگه نرفته بودی
ستارههای سربی، فانوسکای خاموش
من و هجوم گریه، از یاد تو فراموش