Sen Yanımdayken [Persian translation]

آه که این چهره خندان در دستان من متولد شد

دیروز مشتاقانه می نوشیدم

اولین قولت چهره مرا خنداند

این روز را در کنار تو انتخاب کردم

اگرتو با من باشی این مسیر پر گرد و خاک به سوی عشق خواهد رفت

آه اگر تو پایانمان را بنویسی، من تحمل نخواهم کرد می میرم

در انتهای گناهان، من جمع دو نفره مان را ترک نمی کنم، دست نخواهم کشید

آه که این چهره خندان تو در دستان من متولد شد

دیروز مشتاقانه می نوشیدم

اولین قولت چهره مرا خنداند

این روز را در کنار تو انتخاب کردم، بیا

آه چشمان من در این زمان ها به دنیا آمدند

آنها شب و روز منتظرند

من تنها به خواب نمی رفتم

هجا ها به هم گره خوردند

اگر تو با من باشی این مسیرپر گرد و خاک به سوی عشق خواهد رفت

آه اگر تو پایانمان را بنویسی، من تحمل نخواهم کرد می میرم

در انتهای گناهان ، من جمع دو نفره مان را ترک نمی کنم، دست نخواهم کشید

آه که این چهره خندان تو در دستان من متولد شد

دیروز مشتاقانه می نوشیدم

اولین قولت چهره مرا خنداند

اگرتو با من باشی این مسیر پر گرد و خاک به سوی عشق خواهد رفت

آه اگر تو پایانمان را بنویسی، من تحمل نخواهم کرد می میرم

در انتهای گناهان، من جمع دو نفره مان را ترک نمی کنم، دست نخواهم کشید

آه که این چهره خندان تو در دستان من متولد شد

دیروز مشتاقانه می نوشیدم

اولین قولت چهره مرا خنداند

این روز را در کنار تو انتخاب کردم، بیا

آه چشمان من در این زمان ها به دنیا آمدند