گلفروش کنار خیابون امروز صبح سراغت رو از من میگرفت
گفتم اینجا نیست و گفت سلام من رو بهش بفرست
گل هاش مثل نبودن تو تازه بودند
قدم زدم و کمی به تو فکر کردم
امید و ارزوم رو به تو گره زدم
نه خیابون های باریک نه ایستگاه های خالی
هیچکدوم نتونستن برای فراموش کردنت کمکم کنند
خداحافظیه کوچیک تو میتونه عشقی به این بزرگی رو به انتها برسونه؟ چی فکر میکنی
گاها سنگ فرش ها و گاها نوازنده کنار خیابون
همه ی اینها یعنی تو استانبول هستی ( بدون تو استانبولی هم وجود نداره) خداحافظیه کوچیک تو میتونه عشقی به این بزرگی رو به انتها برسونه؟ چی فکر میکنی گاها ساحل کانلیجا و گاها برج دختر
یعنی تو استانبول هستی... بدون تو استانبول معنایی ندارد