اگر تو نباشی
باور کن زندگی هیچ مفهومی نخواهد داشت
چطور توضیح بدهم
چه سرد هستند ، شبهایی که تا سحر به درازا میکشند
و غیر قابل تحمل
اگر تو نباشی
از جا بلند نمیشوم و از خواب برنمیخیزم اگر صدای تو را نشنونم
به خودم میپیچم و با درد در رختخوابم میمانم
اگر نیایی و در آغوشم نگیری
اگر درکم نکنی
هرگز دوستم نداشتی
آه ، من
برده تو هستم و در هر گوشه ای از جهان
من با تو هستم
لحظه ی رفتن تو ، مرغان دریایی در دریاهای تو جان میسپارند
اضطراب ، آشفتگی
در متن یک بی هدفی و پوچی میگردم ، گرفتار می مانم
و تو نمی دانی که ، دلیل زندگی ام ، تقدیرم ، نفس آخرم ، تنها توئی
اگر نباشی
اگر تو نباشی
باور کن زندگی هیچ مفهومی نخواهد داشت
چطور توضیح بدهم
چه سرد هستند ، شبهایی که تا سحر به درازا میکشند
و غیر قابل تحمل
اگر تو نباشی
از جا بلند نمیشوم و از خواب برنمیخیزم اگر صدای تو را نشنونم
به خودم میپیچم و با درد در رختخوابم میمانم
اگر نیایی و در آغوشم نگیری
اگر درکم نکنی
هرگز دوستم نداشتی (2)
آه ، من
غلام تو هستم و در هرکجای جهان
من با تو هستم
و تو نمی دانی که ، دلیل زندگی ام ، تقدیرم ، نفس آخرم ، تنها توئی
اگر تو نباشی
باور کن زندگی هیچ مفهومی نخواهد داشت
چطور توضیح بدهم
چه سرد هستند ، شبهایی که تا سحر به درازا میکشند
و غیر قابل تحمل
اگر تو نباشی
از جا بلند نمیشوم و از خواب برنمیخیزم اگر صدای تو را نشنونم
به خودم میپیچم و با درد در رختخوابم میمانم
اگر نیایی و در آغوشم نگیری
اگر درکم نکنی
هرگز دوستم نداشتی(2