تو جدی هستی
واقعا داری میری
تا این لحظه درک نکردم
حقیقتا، حقیقتا
یه دقیقه
من باید یه قهوه تلخ بنوشم
عذر میخوام اگه تپق می زنم
ای که همه چیزو محو کردی
من الان فراموش شدم؟
فورا" فراموش شدم؟
دیگه یه خاطره م؟
که اونم به ندرت ازش یاد میشه
همه چراغارو روشن کن
شب ناگهان فرود اومد
ای جدایی، اتفاقِ ناممکن شدی
فقط برو از پیش من
من الان فراموش شدم؟
فورا" فراموش شدم؟
دیگه یه خاطره م؟
که اونم به ندرت ازش یاد میشه
تو جدی هستی...