حسرت شد،جدایی شد
ساعتها برای مشکلات تقسیم شد
دیدم می ریزه دو قطره اشک
جدایی هم با عشق همراه
مثل یک آهنگ ، مثل یک شعر
زندگی کردم همراه با دردها و رنجها
از تو برای من خاطره است حالا
نگه داشتم غم عشق رو
تو رو مانند یک راز نگه میدارم
مانند یک عهد،مانند یک رویای مخفی
من این سنگینی(بار)رو حمل میکنم تو برو،
برو درد نکش
تو گریه نکن نمیتونم تحمل کنم
گریه نکن نور چشم من نمیتونم تورو آزار بدم
بگیر قلبم(جانم)مال تو باشه
قلبم(جانم)پیش خودم باشه نمیتونم زندگی کنم