حسرت پدید آمد، جدائی رخ داد
ساعت ها با غم ها تقسيم شدن
دو قطره اشک دیدم که افتادن
جدایی هم با عشق کنار هم هستند
تو گریه نکن نمیتونم تحمل کنم
گریه نکن عزیزم نمیتونم اسیب تو رو ببینم
بگیر دلم مال تو باشه
اگه دلت مال من بشه نمیتونم نگه دارمش
مثل یه ترانه و مثل یه شعر
تلخی هارو گذروندم جانم
حالا از تو برام خاطره شده
اندوه عشقی که ازت نگه داشتم
تو گریه نکن نمیتونم تحمل کنم
گریه نکن عزیزم نمیتونم اسیب تو رو ببینم
بگیر دلم مال تو باشه
اگه دلت مال من بشه نمیتونم نگه دارمش
مثل یه شعر نگه می دارمت
مثل یه پیمان و مثل یه رویای پنهان
من این بار رو حمل میکنم ، تو برو
برو با تلخی ها
تو گریه نکن نمیتونم تحمل کنم
گریه نکن عزیزم نمیتونم اسیب تو رو ببینم
بگیر دلم مال تو باشه
اگه دلت مال من بشه نمیتونم نگه دارمش...