کم کم عشقت تو قلبم بزرگ شد
الان نه تو آسمون و نه رو زمین جا نمیشه
نتونستم جلوشو بگیرم ، عشقت در قلبم منفجر شد
آروم آروم داره به خونم نفوذ میکنه
با تو بودن ، در آغوش گرفتنت و خوابیدن
چشم تو چشم شدن با تو کافیه
با تو بودن ، در آغوش گرفتنت و خوابیدن
حتی چشم تو چشم شدن با تو هم کافیه
من و تو مثل نون و نمک
مثل یخ تو روز تابستونی
مثل هشت و نه
نمیتونیم از هم جدا بشیم
من با تو مثل خون تو یه رگ
و دو جان در یک قلبیم
خدا میدونه که
از هم نمیرنجیم