دوستم بدون تو اين يه روز طولاني بوده
و من وقتيتو رو دوباره ببينم همه چي رو دربارش بهت ميگم
ما راه طولاني رو از جايي كه شروع كرديم اومده ايم
لعنت،كي ميدونه همه ي هواپيما هايي رو كه پرواز داديم
چيزاي خوبي كه توش بوديم
كه كن اينجا ايستاده خواهم بود
من درباره ي راه ديگه اي حرف ميزنم
من ميدونم كه ما عاشق اين بوديم كه جاده رو بهم بريزيم و بخنديم
ولي يه چيزي به من گفت كه اين باقي نمي مونه
بايد نگاهمو به چيز ها عوض مي كردم كه عكس هاي بزرگتري ببينم
اونا روزاي سخت كاري بودندهميشه خواهد پرداخت،الان تو جاي بهتري ميبينمت
چجوري ميتونيم درباره ي خانواده حرف نزنيم در حالي كه خانواده تنها چيزيه كه داريم؟
هر جا كه رفتم تو بغلم بودي
و الان تو براي آخرين كار با من خواهي بود
اولش هر دو تون از راهتون ميرين بيرون
و حال و هوا ،احساس قويه
و هر چيز كوچيكي به يه دوستي تبديل ميشه
يه دوستي به يه پيوند تبديل ميشه
و پيوند هيچوقت شكسته نميشه
و عشق هيچوقت گم نخواهد شد
و وقتي كه برادري مياد اول بعدش اون خط رد نخواهد شد
رو مال خودمون ساختيمش
وقتي اون خط مجبور بود كشيده بشه
و اون خط اون چيزيه كه بهش ميرسيم
پس وقتي كه ميرم منو به ياد بيار
پس بزار نور تو راهت راهنماييت كنه و همه ي خاطرات رو نگه دار
همونطوري كه ميري و هر جاده اي كه ميگيرش تو رو به خونه ميرسونه