*آواز) خواندن، هدیه ای پویا)
(از عمق یک علاقه(از شوری یک اشتیاق
گمراه ساختن، سنگ ها، کلیساها ، دل
**عشق ورزیدن، نوای گمشده
در گیسوانِ وهم
***(آشکار کردن، حس برتر(معنای راستی
به راه خواهم افتاد، پرواز خواهم کرد، تا ببینم هستی را
حتی اگر بنوشم دریا را
پُرمیشود آنچه در درونم دارم