(منولوگ)
نیست چیزی بجز یاد تو
اینجا نیست چیزی بجز یاد تو
نیست ملالی جز جدایی اما
ملالی جز جدایی اما
من یاد میگیرم زندگی رو
من یاد میگیرم زندگی رو بدون تو
بدون تو زنده بمونم
------------------------
گاهی فقط تصور شاید یه روزی دیدنت
شاید یه روزی بی هوا همین برای شنیدنت
سختیه روزگاره و اینکه تورو ندارمو
مشغول رویا می کنه درگیر دنیا می کنه
من که هرچی توو دلم بود گفتم
شوق این صداقت و حروم نکن
من تورو توو آرزوم میدیدم
منو شرمنده ی آرزوم نکن
(منولوگ)
نیست چیزی بجز یاد تو
اینجا نیست چیزی بجز یاد تو
نیست ملالی جز جدایی اما
ملالی جز جدایی اما
من یاد میگیرم زندگی رو
من یاد میگیرم زندگی رو بدون تو
بدون تو زنده بمونم
------------------------
نمیدونم کجاام مسیر اشتباه رفتیم
گناه هردومون اینه که حرفامونو دیر گفتیم
نمیدیدیم همو انگار یکی خواب و یکی بیدار
دوتا همخونه ی خسته درای رو به هم بسته
گاهی فقط تصور شاید یه روزی دیدنت
شاید یه روزی بی هوا همین برای شنیدنت
سختیه روزگاره و اینکه تورو ندارمو
مشغول رویا می کنه درگیر دنیا می کنه
من که هرچی توو دلم بود گفتم
شوق این صداقت و حروم نکن
من تورو توو آرزوم میدیدم
منو شرمنده ی آرزوم نکن
من که هرچی توو دلم بود گفتم
شوق این صداقت و حروم نکن
من تورو توو آرزوم میدیدم
منو شرمنده ی آرزوم نکن