دم اذان مغرب ساعت پنج
رضا زندانبان در حال انجام وظیفه
تصمیمها در زندان ساده هستند
دم اذان مغرب ساعت پنج
خیره به هیاهوها ماندیم
شمعدانی را بازداشت کردند
در انفرادی انداختند
دم اذان مغرب ساعت پنج
گناهکارانه معصوم
گناهش اسرار هویدا کردن
البته یک سرخی هم دارد
دم اذان مغرب ساعت پنج
اگر رشوه را بپردازد ازاد میشود
مدیر صندلی ریاستش مهیا میشود
گل به وسیه آهن مورد شلیک قرار میگیرد
دم اذان مغرب ساعت پنج
در چشمان جانها اشک
تمام فکرش با رفیقش که اعدام میشه
با مرگی سبز در جنگ
صبح کنید ساعت پنج