سرد [Sard] [Transliteration]

چشا بستس ساعت رد می‌شه

تحملش واسم سخت می‌شه

daddy issues تورو داغونت کرد

اعتماد نداشتی همیشه

حرف نزن از قبلنا

خستم از تهدید کردنا

حتی دیگه رو تختتم پشتت به من میموند شبا

واست باهمه سرد شدم

از آرزوهام رد شدم

تنهام میذاری آخرش میخوای باهمه بد باشم

میگه باهمه فرق داره

میگه دوسم داره

نمیدونم داره یا نه نه نه

میگه به خاطرم با همه تو دعوأ

نمیدونم آره یا نه نه نه

فرق نمی‌کنه برام که گریه میکنی الان

نگاهم روی تکسته که care نمیکنی برام

من با نگاهت یخ زدم

لبات یه تیغ رو گردنم

میترسیدی عوض بشم

همینا عوض کردنم

چشا بستس ساعت رد می‌شه

واسعم تحملش سخت می‌شه

daddy issues تورو داغونت کرد

اعتماد نداشتی همیشه

حرف نزن از قبلنا

خستم از تهدید کردنا

حتی دیگه رو تختتم پشتت به من میموند شبا

واست باهامه سرد شدم

از آرزوهام رد شدم

تنهام میذاری آخرش می‌خوای باهمه بد باشم

میگه باهامه فرق داره

میگه دوسم داره

نمیدونم داره یا نه نه نه

میگه به خاطرم با همه تو دعوأ

نمیدونم آره یا نه نه نه

میگه باهامه فرق داره

نمیدونم داره یا نه نه نه

میگه به خاطرم باهامه تو دعوأ