Same Mistake [Persian translation]

وقتی تو رختخوابم بودم گردش دنیا رو دیدم و باز دوباره خوابم نمیبره

رفتم بیرون از در و تو خیابون قدم زدم؛به ستاره های زیر پام نگاه کردم

کارهای درستی که من اشتباه انجام داده بودم رو به یاد آوردم پس ایناهاش شروع میکنم

سلام،سلام.هیچ جایی نیست که من بتونم برم

ذهنم درهم برهمه اما دلم تنگه.معلومه؟

من مسیرم رو (که اون هم منو گم می کنه ) گم میکنم.پس ایناهاش من

شروع میکنم

و خب من چند نفر رو روونه ی جنگ کردم و یکیشون از مرگ شبانه برگشت.گفت که دشمن منو دیده

گفت که اون دقیقا شبیه خودمه

واسه همون تا اونجا پیش رفتم که خودم رو نابود کنم.پس ایناهاش شروع میکنم

من دارم برای یه فرصت دوباره صدات نمی کنم

دارم تاجایی که میتونم با صدای بلند جیغ میزنم

واسه من دلیل بیار نه حق انتخاب

بخاطر اینکه من باز هم دقیقا همون اشتباه رو تکرار میکنم

و شاید یه روز با هم روبرو بشیم،شاید با هم حرف بزنیم و شاید هم اصلا صحبت نکنیم

به من تعهد نده چونکه من زیر همه ی قول هام میزنم

و تفکرات خودم منو تو دردسر میندازن پس ایناهاش من

شروع میکنم

من دارم برای یه فرصت دوباره صدات نمی کنم

دارم تاجایی که میتونم با صدای بلند جیغ میزنم

واسه من دلیل بیار نه حق انتخاب

بخاطر اینکه من باز هم دقیقا همون اشتباه رو تکرار میکنم

وقتی تو رختخوابم بودم گردش دنیا رو دیدم و باز دوباره خوابم نمیبره

رفتم بیرون از در و تو خیابون قدم زدم؛به ستاره ها نگاه کردم

به ستاره های دنباله دار نگاه کردم

و تعجب کردم که کجای کار اشتباه کردم