سلام، باز هم من هستم
سلام، حالت چطوره؟
زمان به نظرم خیلی طولانی رسید
دور از خانه به تو فکر می کردم
مسیری بسیار طولانی را پیمودم
و احساس خستگی می کنم
برایم یک قهوه خوب درست کن
سلام ؛ باز هم من هستم
یک داستان می خواهم برایت تعریف کنم
روزی روزگاری یک آدمی بود
یک آدمی که تو خوب می شنا سی
او به یک جای دور رفت او گم شد،
(اما اکنون) او باز گشته است
سلام، باز هم من هستم
سلام، حالت چطوره؟
زمان به نظرم خیلی طولانی رسید
دور از خانه به تو فکر کردم
تو می دانی من خیلی تغییر کرده ام
خیال بافی کرده ام درباره ی تو،
درباره ی خودم، درباره ی ما
فکر های احمقانه، اما من دیوانه بودم
تو دیگر هیچ چیز برای گفتن به من نداری
من تنها یک خاطره هستم(برای تو)
شاید خیلی (خاطره ی) بدی نباشد
دیگر هرگز به تو نخواهم گفت
سلام، باز هم من هستم
سلام، حالت چطوره؟
زمان به نظرم خیلی طولانی رسید
دور از خانه به تو فکر کردم